همه چيز در مورد پزشكي

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

هيچ چيز ساده‌اي درباره روانپريشي وجود ندارد. اين اختلال طيف پيچيده و گسترده‌اي دارد كه با رفتار‌هاي غيرطبيعي شناخته مي‌شود. تفاوت‌هاي فيزيكي كه در مغز روانپريش‌ها وجود دارد، باعث مي‌شود آن‌ها حس همدلي نداشته باشند و مجازات را درك نكنند. تكامل هم با شب‌زي كردن روانپريش‌ها به آن‌ها كمك كرده است. علاوه بر اين، آن‌ها طعمه خميازه مسري نمي‌شوند و اغلب اعمال قهرمانانه انجام مي دهد. اما حتي فداكاري آن‌ها هم ترسناك است.

تفاوت بين روانپريشي و اختلال ضداجتماعي

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

حتي متخصصان هم گاهي اين دو اختلال را با هم اشتباه مي‌گيرند. روانپزشكان، افسران پليس و جُرم شناسان اغلب به اشتباه اين اصطلاحات را به عنوان مترادف استفاده مي‌كنند. البته آن‌ها اشتراكاتي هم دارند. هيچ كدام نه به قانون و قوانين اجتماعي احترام مي‌گذارند و نه به حقوق انساني. پشيماني و احساس گناه در آن‌ها وجود ندارد. ميل شديدي به خشونت دارند. اين همپوشاني بيشتر افراد را در تفكيك اين دو اختلال، دچار مشكل مي‌كند.

اما جالب است كه ويژگي‌هاي منحصربه‌فرد آن‌ها دو قطب مخالف است. افراد مبتلا به اختلال ضداجتماعي، عصبي و از نظر احساسي بي‌ثبات هستند. اما روانپريش‌ها دير مضطرب مي‌شوند و جذاب و آرام هستند؛ به همين دليل احتمال موفقيت آن‌ها در جامعه بيشتر است، در حالي كه افراد دچار اختلال ضداجتماعي احتمال بيشتري دارد كه ترك تحصيل كنند، منزوي شوند يا براي حفظ شغلشان دچار مشكل شوند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي، به وضوح آشفته هستند، در حالي كه روانپريش‌ها عادي به نظر مي‌رسند. افراد دچار اختلال ضداجتماعي درگير رابطه مي‌شوند و چندين رابطه معنادار تشكيل مي‌دهند، چيزي كه روانپريش‌ها ذاتا در آن ناتوان هستند. جُرمي كه به دقت برنامه ريزي شده، نشان از يك روانپريش دارد، اما افراد دچار اختلال ضداجتماعي مستعد قتل‌هاي ناگهاني و بي‌اختيار هستند.

در نهايت، روانپريشي ناشي از يك نقص مغزي است. اما شواهد محكمي وجود دارد كه نشان مي‌دهد اختلال ضداجتماعي به دليل آسيب روحي شديد به خصوص در كودكي ايجاد مي‌شود. كدام شخصيت خطرناك‌تر است؟ روانپريش. در واقع، آن‌ها خطرناك‌ترين و كشنده‌ترين اختلال شخصيتي را دارند.

روانپريش‌ترين جاي آمريكا

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

در سال ۲۰۱۸، محققان مي‌خواستند روانپريش‌ترين نقطه آمريكا را پيدا كنند. در اين تحقيق، جزئيات اعمال خشونت‌آميز جمع‌آوري نشد. در عوض، از تحقيقات قبلي براي پيدا كردن بالاترين تجمع و تمركز ويژگي‌هاي شخصيتي روانپريشي استفاده شد.

هرچند بيشتر افراد تصور مي‌كنند نيويورك محتمل‌ترين جا براي كسب اين عنوان است، اما بالاترين سرانه روانپريشي در ايالت كنِتيكت بود. نيويورك هم بعد از كاليفرنيا و نيوجرسي و وايومينگ در مقام چهارم قرار گرفت. سالم‌ترين ايالت‌ها از نظر روانپريشي هم ويرجينياي غربي، ورمونت، تنسي، كاروليناي شمالي و نيومكزيكو بودند.

اگرچه كنِتيكت آمار ايالتي را به دست آورد، اما وقتي منطقه فدرال محصولات مدي هاني واشنگتن دي‌سي در اين تحقيق گنجانده شد، امتياز روانپريشي ۳.۴۸ را كسب كرد كه تقريبا دو برابر امتياز كنِتيكت بود. اين حقيقت كه پايتخت آمريكا بيشترين جمعيت روانپريش را در خود جاي داده، براي بسياري از افراد عجيب نبود. چون اين افراد جذب قدرت محيط سياسي مي‌شوند.

روانپريش در محل كار

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

بيشتر روانپريش‌ها زندگي عادي دارند. آن‌ها خانواده و شغل دارند. موقعيت شغلي رهبري و رياست كسب و كارها به طور قابل توجهي در اختيار روانپريش‌ها قرار دارد. جذابيت آن‌ها شبكه حرفه‌اي ايجاد مي‌كند و مي‌توانند ديگران را متقاعد به سرمايه‌گذاري يا خريد محصولشان كنند. با وجود عادي بودن با مشتريان، ماهيت سمي آن‌ها اغلب در محل كار رو مي‌شود. آن‌ها همكار بدي هستند كه اغلب به ساير كارمندان آسيب مي‌رسانند، اما نه هميشه به معناي جسمي. بيشتر كارمندان روانپريش، اعصاب و اعتماد به نفس و حتي كار همكاران خود را به هم مي‌ريزند و مختل مي‌كنند.

كار با روانپريش‌ها روح انسان را فرسوده و آرزده مي‌كند، اما تعويض شغل هميشه راه حل خوبي نيست. كارشناسان پيشنهاد مي‌كنند براي مقابله، چگونگي دستيابي آن‌ها به كنترل روي افراد را درك كنيد. آن‌ها با احساسات ما بازي مي‌كنند، از ترساندن استفاده مي‌كنند، داستان‌هاي گريه آور مي‌گويند و از تماس مستقيم استفاده مي‌كنند. اگر اين‌ها را بدانيد، مي‌توانيد دربرابر آن‌ها خونسرد باشيد و هيچ نشانه‌اي از ترسيدن نشان ندهيد و درگير ماجرا‌هاي طولاني آن‌ها نشويد. در نهايت، در صورت امكان ارتباط آنلاين خود را محدود كنيد. اين قدرت عمل آن‌ها را محدود مي‌كند، چون تعامل غيرمستقيم است و رفتار آن‌ها ضبط مي‌شود.

روانپريش‌ها در عشق

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

گاهي اوقات افراد درگير رابطه عاشقانه با روانپريش‌ها مي‌شوند. روابط عاشقانه روانپريش‌ها عادي نيست. بسته به شدت بيماري، روانپريش‌ها معشوق خود را به عنوان ابزار، دارايي يا كسي مي‌بينند كه شخصيت آن‌ها را تاييد مي‌كند، چون ديدگاه‌هاي مشابهي دارند. مهر و محبت واقعي به ندرت وجود دارد و برخي روابط هم سمي و مرگبار مي‌شوند.

در سال ۲۰۱۵، عشق روانپريش‌ها مورد تحقيق قرار گرفت. حدود ۱۴۰ زوج به مدت يك سال بررسي شدند تا بفهمند دلبستگي و روانپريشي چگونه به مرور زمان تغيير مي‌كنند. چند پرسشنامه بين شركت كنندگان توزيع شد كه ميزان دلبستگي آن‌ها را بر اساس مواردي مثل ترس از ترك شدن و عدم توانايي در عهد و پيوند تعيين مي‌كرد. اين آزمايش يك دوره ديگر هم تكرار شد تا تغييرات رابطه طي زمان بررسي شود.

آزمايش اول شركت‌كنندگان را با ويژگي‌هاي اوليه روانپريشي مثل عدم حساسيت مشخص كرد. در اين گروه، مردان مشكلات دلبستگي بيشتري نسبت به آزمايش دوم نشان دادند، اما زنان نه. هر دو جنس با ويژگي‌هاي ثانويه، مثل رفتار ضداجتماعي، به مرور زمان مشكلات بيشتري پيدا كردند. رفتار‌ها و احساسات منفي ادامه داشتند تا اين كه شريك عادي واقعا در شرايط بدي قرار بگيرد يا رابطه از بين برود.

جنبه تاريك تكاملي «جغدهاي شب»

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

كساني پماد عسل خارجي كه ساعات پاياني شب را ترجيح مي‌دهند، «جغد شب» ناميده مي‌شوند. شايد اين كاملا انتخاب خودشان نباشد. تحقيقات زيادي ثابت مي‌كند كه برخي افراد به طور طبيعي شب‌زي هستند. آن‌ها شب‌ها احساس انرژي، تمركز و خلاقيت بيشتري دارند.

همچنين تحقيقات نشان مي‌دهد كه وقتي كسي دچار خودشيفتگي، روانپريشي يا ماكياوليسم باشد، احتمال بيشتري دارد كه «جغد شب» باشند. جغدهاي شب ممكن است هر سه را همزمان داشته باشند. روانشناسان آن‌ها را «سه‌گانه تاريك» مي‌نامند. جالب است كه محققان احساس مي‌كنند يك نبرد تكاملي بين فريبكاراني وجود دارد كه قواعد اجتماعي را براي منافع خود زير پا مي‌گذارند و كساني كه سعي دارند رفتار خود را مهار كنند. به همين دليل، قابل درك است كه افراد سه‌گانه تاريك طوري تكامل يافته اند تا شب‌زي باشند، چون در تاريكي قدرت عمل بيشتري دارند.

همه افراد با اين صفات، مجرم، خطرناك يا فريبكار نمي‌شوند. اما بيشتر متخلفان تا حدي سه‌گانه تاريك دارند، چون تاريكي براي آن‌ها زمين بازي خوبي است. در تاريكي افراد كمتري براي قضاوت يا به دام انداختن آن‌ها وجود دارند. در دوران مدرن، دزديدن كيف پول يا همسر ديگران كار خوبي نيست. اما از نظر تكاملي، اين رفتار توليد مثل و بقا را به همراه دارد.

ارتباط بين قهرمانان و روانپريش‌ها

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

در اين دنياي پر دردسر، قهرمانان اغلب به ما اميد مي‌دهند. در سال ۲۰۱۵، يك تاجر عادي حدود ۲۰ نفر را از سونامي تايلند نجات داد. اما بعد از بازگشت به خانه، در استراليا با دستبند از او استقبال كردند. با وجود كارهاي خيرخواهانه‌اش در تايلند، او در استراليا مرتكب سرقت و حمله شده بود.

تاريخ پر از قهرمانان آفتاب‌پرست است. در همين زمينه، گروهي از محققان قصد داشتند ارتباط بين روانپريشي و قهرماني را مشخص كند. قهرماني در اينجا به معناي «رفتار نوع‌دوستانه همراه با خطر» تعريف مي‌شود. برخلاف روانپريشي، نوع‌دوستي يك ويژگي همدلانه سالم است. اما باتوجه به اينكه شخصيت يك طيف دارد ، افراد خوب هم جنبه تاريك دارند. به عبارت ديگر، شما قاتل نيستيد، اما صفات بد داريد.

در سال ۲۰۱۳ سه گروه بررسي شدند. گروه اول شامل ۲۴۳ دانشجو مي‌شد، گروه دوم شامل ۴۵۷ نفر آنلاين بود و آخرين گروه ۴۲ رئيس جمهور آمريكا را بررسي مي‌كرد كه با جورج دبليو بوش به پايان مي‌رسيد. از شركت كنندگان دو گروه اول درباره اعمال قهرمانانه آن‌ها در گذشته سوال شد. هر گونه عمل خيرخواهانه‌اي قابل قبول بود، حتي چيز ساده‌اي مثل كمك كردن به غريبه‌اي كه اتومبيلش دچار مشكل شده است.

طبيعتا، همه آن‌ها از نظر گرايش‌هاي روانپريشي هم بررسي شدند. هيچ كدام كاملا روانپريش نبودند. اما نتايج نشان داد كساني كه ويژگي‌هاي روانپريشي بيشتري دارند اعمال قهرمانانه‌ بيشتري گزارش دادند. اما روساي جمهوري چطور؟ آن‌ها هم رتبه‌بندي شدند تا جايگاهشان روي طيف مشخص شود. به طرز جالبي، هرچه روانپريش‌تر بودند، قهرمان جنگ هم بودند.

مصونيت نسبت به مسري بودن خميازه

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

وقتي ژل مدي هاني يك فرد خواب‌آلود خميازه مي‌كشد، احتمالا كساني كه اطراف او هستند هم اين كار را مي‌كنند. هرچند هنوز هيچ توضيحي براي مسري بودن خميازه وجود ندارد، اما مدت هاست كارشناسان از يك نظريه قابل قبول استفاده مي‌كنند. به طور خلاصه، اگر به خاطر خميازه كشيدن كسي كه نزديك شماست، خميازه بكشيد، پس شما همدلي بيشتري داريد. ظاهرا خميازه مُسري بين دوستان و خانواده نشان از رابطه احساسي شديد با خميازه كشنده اصلي دارد. بنابراين وقتي يك غريبه در مكان عمومي خميازه مي‌كشد، كساني كه با آن تحريك شده و خميازه مي‌كشند، ارتباط عاطفي عميق‌تري با جامعه دارند.  با اين استدلال، افراد روانپريش بايد از سرايت خميازه در امان باشند.

محققان در سال ۲۰۱۵ داوطلبان را جمع كردند. آن‌ها مي‌خواستند ويژگي اصلي روانپريشي، يعني فقدان همدلي را بررسي كنند به همين دليل از مصونيت در برابر خميازه استفاده كردند. شركت كنندگان مورد آزمايش قرار گرفتند تا جايگاهشان در طيف روانپريشي مشخص شود. سپس آن‌ها را به يك اتاق تاريك راهنمايي كردند. آن‌ها در داخل اتاق كليپ‌هايي از صورت‌هاي خالي، لبخند و خميازه مي‌ديدند. چهره خود شركت كنندگان به الكترو‌هايي وصل شده بود تا مشخص شود چند بار خميازه كشيدند. كساني كه فاقد همدلي بودند، كمترين خميازه را كشيدند. اين لزوما به اين معناي نيست كه هركس از خميازه گروهي در امان باشد، قاتل است. يا حتي روانپريش است؛ اما يك كشف جالب درمورد يك اختلال شخصيتي پيچيده است.

يك خطر متفاوت، زنان روانپريش

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

بيشتر افراد فكر مي‌كنند كه روانپريش ها، مذكر هستند. حتي تحقيقات هم نشان داده كه زنان كمتري روانپريشي دارند. متاسفانه اين جايي است كه نمي‌توان به آمار اتكا كرد. دانشمندان مي‌دانند كه زنان روانپريش خطر ويژه‌اي دارند، تعداد آن‌ها به اين خاطر كمتر نيست كه روانپريشي كروموزوم Y را ترجيح مي‌دهد. بلكه شناسايي زنان سخت‌تر است.

هر چند آن‌ها هم به اندازه مردان روانپريش جذاب و خشن هستند و مي‌توانند كنترل ديگران را به دست بگيرند، اما زنان تفاوت‌هاي رفتاري دارند كه آن‌ها را پنهان مي‌كند. آن‌ها كمتر درگير مجادله‌هاي فيزيكي مي‌شوند بنابراين كمتر در معرض ديد قرار مي‌گيرند. همچنين مي‌توانند احساساتي مثل ترس، آسيب پذيري و عشق را تقليد كنند.

طبق يكي از تحقيقات دانشگاه هاوارد، جمعيت زنان روانپريش بيشتر است. در اين تحقيق دو گروه مورد بررسي قرار گرفتند: كساني كه ويژگي‌هاي شخصيتي روانپريشي دارند و كساني كه ندارند. دانشمندان پس از پيدا كردن تفاوت‌هاي فيزيكي بين اين دو، نتيجه گرفتند كه روانپريش‌ها به دنيا مي‌آيند و ساخته نمي‌شوند. يعني اين اختلال ذاتي است و پرورشي نيست، كه مي‌تواند به اين معنا باشد كه روانپريشي به طور يكسان بين جنسيت‌ها توزيع مي‌شود. روانپريشي در زنان را مي‌توان با ويژگي‌هايي مثل حسادت، فريب دادن، كنترل كردن و دستكاري شناخت. آن‌ها ماهيت خود را اولين بار در سال‌هاي نوجواني نشان مي‌دهند.

آن‌ها تنبيه و مجازات را درك نمي‌كنند

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

بهترين مدي هاني 405 جا براي ديدن روانپريش ها، زندان است. در سال ۲۰۱۵، اسكن MRI روي مغز سه گروه انجام شد. دسته اول زندانيان مبتلا به روانپريشي بودند. دسته دوم هم زندانيان بودند اما اين بار بدون بيماري. همه زندانيان اهل انگلستان و محكوم به جرايم خشونت آميزي مثل تجاوز، قتل و حملات شديد بودند. گروه سوم، شهروندان سالم و بدون سابقه كيفري بودند كه تحت اسكن ام‌آرآي قرار گرفتند.

در طول اسكن، هر «بيمار» يك بازي داخل دستگاه انجام مي‌داد. بر اساس پاداش و مجازات، محققان علاقه‌مند بودند ببينند كه زندانيان روانپريش چه رفتاري هنگام مواجهه با نتايج مثبت و منفي دارند. مخصوصا اگر رفتار آن‌ها توسط اسكن‌ها ثبت شود. تصاوير اسكن، ناهنجاري‌هايي را در منطقه مربوط مجازات نشان داد. از آنجا كه اين اشكالات عصبي در اسكن افراد عادي و زندانيان غيرروانپريش وجود نداشت، نشان مي‌داد كه مغز روانپريش‌ها مجازات را مثل ساير افراد پردازش نمي‌كند. اين كشف تاييد كرد كه برنامه‌هاي توانبخشي روي جنايتكاراني تاثير مي‌گذارد كه روانپريش نيستند، نه روانپريش‌ها.

اين تنها مشكل مغزي گروه روانپريش‌ها نبود. MRI نشان داد ماده خاكستري كمتري در مناطق مرتبط با استدلال اخلاقي، همدلي و احساسات اجتماعي مثل گناه وجود دارد. علاوه بر اين، بافت ناقصي به قشر پيش پيشاني متصل بود، جايي كه مغز از پاداش و مجازات ياد مي‌گيرد. اين مي‌تواند توضيحي باشد كه چرا افراد مبتلا به روانپريشي، فقط نتيجه مثبت آنچه مي‌خواهند را مي‌بينند و خطرات پيامد‌هاي منفي را ناديده مي‌گيرند. مثلا عواقب منفي كشتن ديگران را در نظر نمي‌گيرند، در حالي كه افراد عادي هرگز اين كار را نمي‌كنند، چون عواقب آن را درك مي‌كنند و نمي‌خواهند به زندان بروند يا اعدام شوند. به نظر مي‌رسد كه مجرمان روانپريش نمي‌توانند بپذيرند كه چه مجازاتي در انتظارشان است.

روانپريش‌هاي مفيد هم ترسناك هستند

حقايق جالب درباره روانپريش‌ها,اخبار پزشكي,خبرهاي پزشكي,بهداشت

در سال ۲۰۱۷، دانشمندان به دنبال جواب يك سوال آزاردهنده بودند. هركس چقدر مايل است جان يك نفر را براي نجات ديگران قرباني كند؟ احساسات نمي‌پذيرد اما از نظر منطقي يك گروه نبايد به خاطر يك نفر بميرد. اما انسان‌ها موجودات احساساتي و دلسوزي هستند و يك زندگي هم يك زندگي است. اما گاهي اوقات، انتخاب دشوار مي‌شود.

يك گروه تحقيقاتي ۴۰ داوطلب را جمع كردند. هر داوطلب بايد چند پرسشنامه پر مي‌كرد تا ويژگي‌هاي روانپريشي او ارزيابي‌ شود. سپس داوطلبان را در مقابل يك دوراهي اخلاقي قرار مي‌دادند كه به دو شكل ارائه شده بود.

اما دوراهي‌ها چه بودند. يكي از اعضاي گروهتان قرار است توسط دشمن اسير و شكنجه شود. آيا اين فرد را مي‌كشيد تا از اين سرنوشت نجاتش دهيد؟ و ديگري اين بود: يك قطار از ريل خارج شده و به طرف پنج نفر مي‌رود.

در كنار شما يك نفر است كه اگر او را جلوي قطار بيندازيد، آن پنج نفر زنده مي‌مانند. آيا اين كار را مي‌كنيد؟ دانشمندان براي اينكه سناريوها واقعي‌تر شود و واكنش معتبرتري دريافت كنند، از واقعيت مجازي و سيستم رباتيك استفاده كردند. ابزارها، احساس واقعي ضرب و شتم يا هل دادن فرد را ايجاد مي‌كردند.

كساني مدي هاني كه نمره روانپريشي بالاتري داشتند جواب «درست» را انتخاب كردند. نتايج نگران كننده بود. وقتي آن‌ها عضو گروهشان را كشتند تا او را از شكنجه نجات دهند، با نيروي بيشتر از آنچه نياز بود به او چاقو زدند. و در دوراهي دوم وقتي پنج غريبه را نجات دادند، آن فرد را با شور و شوق بيش از حد به سمت قطار هل دادند.

b​artarinha.‎​ir


منبع

تظرات ارسال شده