همه چيز در مورد پزشكي

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی
چگونه حال خانم‌ها را خوب كنيم؟

حتي اگر تلاش كنيد خودتان را خوب. شاد و آرام جلوه دهيد و به قول معروف آبروداري كنيد! مسوول اين حال بد چيست؟ يا كيست؟ خانواده؟ اجتماع؟؛ روان ش اطرافيان؟

به گزارش ، شادي تان دروني و از ته دل نيست. همه اينها در يك كلام يعني اين كه «حال تان خوب نيست» حتي اگر تلاش كنيد خودتان را خوب. شاد و آرام جلوه دهيد و به قول معروف آبروداري كنيد! مسوول اين حال بد چيست؟ يا كيست؟ خانواده؟ اجتماع؟ اطرافيان؟ حرف و حديث هاي ديگران؟ تنش هاي محيط كار؟ يا خود شما؟ براي شناسايي دلايل «حال بد» و رسيدن به «حال خوب» با «ليلا بهنام»؛ روان شناس صحبت كرده ايم كه مي خوانيد.

گذر از حال بد
وقتي صحبت از «حال بد» مي شود، همه به دنبال علت هاي مختلف گشته و سعي مي كنيم عوامل متعددي مانند تاثير خانواده، همسر، جامعه و رسانه ها را در ايجاد اين حال خوب يا بد مسوول بدانيم. در اينجا مي خواهيم درباره نقش و مسووليت خود زنان و دختران درباره ايجاد اين حال خوب يا بد صحبت كنيم. به جاي آن كه اين مسووليت را به عهده دنياي بيرون بياندازيم، درباره خود زن و نقش او در زندگي اش صحبت كنيم. در روان شناسي رويكردهاي مختلفي براي تجربه احساس خوب انتخاب مي شود.

چگونه حال خانم‌ها را خوب كنيم؟
يكي از اين رويكردها، رفتارشناسي است. به اين معني كه تكنيك هاي رفتاري، كمك مي كنند تا فرد «حال خوب» را تجربه كند. در اين بحث نيز از همين روش كمك گرفته شده است. مجهز شدن به بعضي مهارت ها مانند مهارت حل مساله، برقراري ارتباط موثر با ديگران، حل تعارض ها و خودآگاهي از راهكار گذر از حال بد به خوب است. به اين ترتيب مي توانيد قدم به قدم به حال خوب برسيد.

چرا حال خوب زنان مهم است؟
رضايت از زندگي، خوشبختي و احساس شادي و نشاط، حس هايي است كه زن و مرد هر دو به دنبال آن هستند. بنابراين نمي توان گفت نياز به خوشبختي و احساس خوب بودن ويژه زنان بوده و آنها بيش از مردان به دنبال اين حس هستند. نياز به داشتن احساس خوب و خوشبختي، ميل فطري است كه در نهاد بشر وجود داشته و جنسيتي نيست، اما شايد به دليل حساسيتي كه در احساسات زنان وجود دارد، آنها بيش از مردان حال ناخوشايند را تجربه كرده و دوست دارند حال بهتري داشته باشند. دليل تاكيدمان روي ضرورت توجه به روحيه زنان اين است كه اگر مادر، زن و دختر، حال رواني بهتري داشته و از سلامت رواني مناسب برخوردار باشند، بهتر است از عهده نقش ها و مسووليت هاي مهمي كه بر دوش دارند، بر مي آيند.
تربيت نسل آينده به عهده آنهاست و تا زماني كه زن، مادر و دختر حال خوبي نداشته باشند، نمي توانند مسووليت ها و نقش هايشان را به درستي ايفا كنند. بنابراين اگر مادر از روحيه مناسب برخوردار باشد اولا مي تواند مادر بي عيب و نقص تري به لحاظ رفتاري- عاطفي براي فرزندان بوده و در ثاني مي تواند اين حس خوب را به نسل بعدي بهتر منتقل كند. اما چه دلايلي وجود دارد كه اين حال خوب، به حال بد تبديل شده و چطور بايد براي ترميم و درمان آن اقدام كرد؟

اگرها، خوشبختي نمي آورند
«اگر امسال به جمع دو نفره ما فرزندي هم اضافه شود، حتما خودم و همسرم عفونت بدن حال بهتري خواهيم داشت»، «اگر امسال ازدواج كنم، بيشتر مشكلاتم حل شده و زندگي شاد و بهتري خواهم داشت»، اگر، اگر و اگر... اغلب ما «نتيجه مدارانه» به دنبال خوشبختي و حال خوب هستيم. به اين معني كه به دنبال رسيدن به «اگرها» بوده و در نتيجه مسير زندگي را با حال خوب سپري نمي كنيم.
به اين ترتيب خوب زندگي كردن را به تاخير انداخته و فرآيند زندگي را از دست مي دهيم. طبيعي است تا زماني كه به آن «اگرها» دست پيدا نكنيم، خوشحال، راضي و خوشبخت نخواهيم بود. مهم تر اين كه شايد «اگرها» هيچ گاه به دست نيايند يا زماني كه به دست آمدند، آن طور كه انتظارش را داشته ايم، نباشند. به اين ترتيب ما در رسيدن به آن اگرها، زندگي كردن و خوب زندگي كردن را فراموش كرده و حال خوبي نخواهيم داشت. پس به جاي آن كه فقط به اگرها و رسيدن به آنها فكر كنيم، بايد فرايند زندگي را به خوبي طي كنيم و در كنار آن به دنبال رسيدن به اهداف مان نيز باشيم.

جسم سالم، روان سالم
اين ضرب المثل را شنيده ايد كه: «عقل سالم در بدن سالم است». انتخاب سبك زندگي سالم يكي از اين راهكارهاي مهم است. براي اين منظور بايد به چهار نكته مهم دقت كرد:
تغذيه مناسب: اغلب زنان ايراني دستپخت خوبي دارند، اما بهترين بخش هاي غذا را براي همسر و فرزندان شان كنار گذاشته و اغلب تغذيه سالمي ندارند. بنابراين خطر ابتلا به انواع بيماري ها در كمين آنهاست. ابتلا به بيماري نيز يكي از دلايل حال بد است. بنابراين اولين قدم، تغذيه مناسب است.
ورزش: تا پيش از ازدواج، اغلب دختران تناسب اندام شان را حفظ اما عموما بعد از ازدواج و به ويژه پس از زايمان، اين نكته را فراموش مي كنند. عدم تناسب اندام، كم يا بي تحركي از مشخصه هاي سبك زندگي ناسالم است. خارج شدن بدن از تناسب مناسب يكي از دلايل حال بد و روحيه نامناسب زنان است. بنابراين از ساده ترين ورزش يعني روزانه 30 تا 45 دقيقه پياده روي شروع كنيد. اگر بتوانيد ورزش را به صورت حرفه اي دنبال كنيد، بسيار عالي است.
خواب و استراحت كافي: از زمان خواب و استراحت تان به هيچ وجه نزنيد. كم يا بي خوابي باعث خستگي جسمي و رواني مي شود. چروك صورت، عصبانيت، افت عملكرد در كارهاي شخصي و رسيدگي به امور منزل همگي از اثرات منفي استراحت كم يا خواب ناكافي است.
كنترل استرس: در حال حاضر، زنان و دختران ايراني، حجم استرس معناداري را تحمل مي كنند. بسياري از آنها نيز قدرت كنترل استرس را ندارند. به همين دليل دچار افت عملكرد مي شوند. از راهكارهاي كنترل استرس و اضطراب مي توان به ورزش هاي روزانه مانند پياده روي، ورزش هاي آرام تني، برنامه ريزي براي تفريح هاي فردي و جمعي، مطالعه و اختصاص زماني براي رسيدگي به وضعيت جسمي و رواني خود اشاره كرد. در صورتي كه احساس مي كنيد نمي توانيد اضطراب و استرس تان را كنترل كنيد، از روان درمانگران كمك بگيريد.

با اطراف تان در صلح هستيد يا جنگ؟
به فهرست شماره تلفن هاي همراه تان نگاه كنيد، چند نفر همين حالا مي توانيد تماس بگيريد و براي يك دورهمي شاد و بدون حرف و حديث قرار بگذاريد؟ اگر دور هم جمع شديد، مي دانيد چه زماني، چطور و به چه شكل وارد صحبت شويد؟ مهارت خوب صحبت كردن به طوري كه حرف تان را بزنيد و ديگران را هم نرنجانيد را بلد هستيد؟ از چه دايره لغاتي براي ورود به يك بحث استفاده مي كنيد؟ با همسر، والدين، فرزندان، خانواده، همسايه و دوستان از چه واژه هايي براي صحبت كردن استفاده مي پانسمان اكتي كوت كنيد؟ شيوه صحبت كردن شما چگونه است؟ به هر ميزان كه بتوانيد اين مهارت ها را افزايش دهيد، به همان مقدار به صلح و آرامش با اطراف تان دست خواهيد يافت و به اين ترتيب حال بهتري را تجربه خواهيد كرد. به همان ميزان كه شيوه صحبت كردن و رفتار شما روي ديگران تاثير بد يا خوب مي گذارد، به همان ميزان نيز رفتار شما روي ديگران تاثير مي گذارد.

تفكر شما، رفتارتان را مي سازد
روان شناسان براي هر رفتار يك نمودار ترسيم مي كنند. به اين دليل كه معتقدند پشت هر رفتار، هيجان و حسي نهفته است. به اين ترتيب نموداري را براي هر رفتار ترسيم مي كنند كه به ترتيب عبارت است از فكر، حس، رفتار. بنابراين در رفتارشناختي بر اين باور هستند كه «حال خوب يا بد» ما ناشي از «انديشه» ماست. انديشه ما نيز ناشي از تفسير ما از «خودمان» و «اطراف» ماست.
بگذاريد بحث را با يك مثال پيش ببريم. همه زنان در طول زندگي بعضي وقايع مشترك مانند ازدواج، عادت ماهانه، بارداري و مادر شدن را تجربه مي كنند. اما آيا همه آنها طي اين مراحل، حال يكساني دارند؟ مسلما، نه. به اين دليل كه «انديشه» يا «تفكر» آنها در مقابل هر يك از اين وقايع متفاوت است. هركدام از آنها با فكر خودشان اين تجربه ها را پردازش و تفسير كرده و در مقابل آنها حس و در نتيجه رفتار متفاوتي دارند. به هر ميزان پردازش ذهن ما بهتر، درست تر و دقيق تر باشد، واكنش ها يا رفتار ما درست تر بوده و خودمان نيز حال بهتري خواهيم داشت.

تحريف فكر، تحريف حال
«هيچ كس آن طور كه بايد، قدر محبت هاي من را نمي داند»، «هيچ وقت از همسرم آن طور كه بايد محبت نديده ام» و «من نمي توانم ساده ترين كارها را هم به خوبي انجام دهم» هر روز چند بار اين جمله ها يا جمله هايي مشابه آن را در ذهن تان تكرار مي كنيد؟ چند بار مسايل را تعميم مي دهيد؟ چند بار در روز عجولانه نتيجه گيري مي كنيد؟ روزانه چند بار خودتان را سرزنش مي كنيد؟ چند بار در روز بايدها و نبايدها را براي خودتان زمزمه مي كنيد؟ و در نتيجه همه اين افكار روزانه چند بار «حال بد» را تجربه مي كنيد؟ پشت فكرهاي ما، «تحريف هاي شناختي» وجود دارد كه آنها را مي توان در اين موارد تقسيم بندي و خلاصه كرد: تفكر همه يا هيچ، تعميم اغراق آميز، فيلتر كردن رواني، ناديده انگاشتن موارد مثبت، نتيجه گيري سريع، بزرگ نمايي، بايدها و نبايدها، سرزنش كردن و سياه و سفيد ديدن مسايل.

دو مثال را دريابيد
با دو مثال شايد بتوانيم درباره تحريف فكر و اثرهاي منفي آن بيشتر آشنا شده و بهتر بتوانيم اين حالت را كنترل كنيم:
1. «همسرم هيچ وقت به من توجه نمي كند»: اين نشانگر تفكر «همه يا هيچ» است. اما حقيقت اين است كه وقتي دقيق تر شرايط را پردازش كنيد، خواهيد ديد كه واقعيت اين نيست. شايد شما نياز به توجه بيشتري داريد، اما به اين معني نيست كه همسرتان «هيچ وقت» به شما توجه نكرده است. بنابراين با پردازش نادرست شرايط، يعني اين كه همسرتان هيچ وقت به شما توجه نكرده است، حال خوبي نخواهيد داشت. به اين ترتيب بايد پردازش ما از شرايط درست باشد.
2. «منظور حرفش را فهميدي؟ متوجه شدي پشت جمله اش كه گفت تو بچه نمي خواهي، چقدر حرف نهفته بود؟» اين نشانگر، «فيلتر كردن» ذهن و جذب افكاري است كه خودمان مي خواهيم از حرف ديگران برداشت كنيم. در حالي كه افراد باهوش كه از «هوش هيجاني بالا» برخوردار هستند، به دنبال كاسه زير نيم كاسه نمي گردند. همه جنبه هاي هارتمن يك موضوع را در نظر گرفته و با بررسي چندباره حرف ديگران به دنبال مساله نمي گردند. اين افراد سعي مي كنند بيشتر حال خوب را تجربه كرده و حرف هاي ديگران را چند بار مرور نمي كنند تا به دنبال غرض آنها بگردند، هر چند ممكن است غرضي در كار باشد. اما زماني كه به دفعات حرف هاي ديگران را يادآوري و تجزيه و تحليل مي كنيم، حالمان نيز به همان نسبت بد مي شود. در يك جمع بندي مي توان گفت احساس غم، ناكامي، حال بد، عدم رضايت و لذت از زندگي زاييده «ذهن خرابكار» و «تحريف فكر» توسط خود ماست.

چرا افكار بد ما را رها نمي كنند؟
يكي از شكايت هاي مهم اغلب ما، بابت اين است كه نمي توانيم روي ذهن مان كنترل داشته باشيم. اين مساله به دو دليل اتفاق مي افتد:
عادت: ما، ترجيح مي دهيم حال مان بد باشد و افكار را به چالش نكشيم تا واقعيت را دريابيم. به حال بد و زندگي با افكار ناخوشايند عادت كرده ايم. بنابراين يكي از راهكارها براي رهايي از حال بد، بررسي درست افكار و به چالش كشيدن اشتباهات ذهني است.
به گذشته چسبيده ايم: به صورت ناخودآگاه به حفظ افكار و رفتار گذشته چسبيده ايم. از دم دستي ترين راهكارها براي فكركردن، تصميم گيري و رفتار استفاده مي كنيم. بنابراين دومين راهكار براي رهايي از حال بد، رها شدن از افكار قديمي و يافتن راهكارهاي جديد، روش هاي جديد براي فكر كردن، تصميم گيري و عمل كردن است.

هركدام به جاي خود خوب است
اين نكته را شنيده ايد كه روان انسان از سه حالت كودك، بالغ و والد تشكيل شده است. اين سه شخصيت، همواره در طول زندگي همراه ما هستند اما اين كه هركدام كي و كجا وارد عمل شوند، مهم است. يكي از دلايل حال بد، مسدود كردن فعاليت طبيعي يكي از اين شخصيت هاي دروني است. ببينيم مسدود شدن هر كدام مسوول ايجاد چه حس يا رفتارهايي است:
كودك مسدود: اگر كودك وجودتان را مسدود كرده باشيد، به شخصي سرسخت، عبوس، غمگين و ريسك ناپذير تبديل مي شويد. كودكي يعني خواستن و كسي كه كودكي اش را مسدود كرده است، كمتر براي رسيدن به خواسته اش تلاش كرده و ريسك مي كند.
والد مسدود: به اين ترتيب به موجودي تنبيه كننده و سرزنش كننده تبديل مي شويد. اين والد با خودش گفت و گو هاي دروني ناخوشايندي دارد كه در مجموع باعث بروز رفتارها و حالت هاي مي شود كه حال فرد را بد مي كند.
بالغ مسدود: شما به كودكي تبديل مي شويد كه درگير مجموعه حس هايي است كه نمي تواند به درستي آنها را مديريت كند. به اين ترتيب دائما با احساسات زندگي كرده و اين آدم رشد نيافته، دائما به دليل آسيبي كه در احساساتش مي بيند، به فردي با حال بد و ناخوش تبديل خواهدشد.

اينجا باش، همين حالا!
«كاشكي...»، «منتظرم كه...» در طول روز چند بار اين دو عبارت را به زبان آورده يا در ذهن تان تكرار مي كنيد؟ يا در گذشته زندگي كرده يا به اميد و اضطراب اتفاقات آينده زندگي مي كنيد، افراد با اين افكار ميل به نگهداري سناريوي از پيش نوشته شده دارند. اين يعني چه؟
اگر در گذشته والدين ما را طرد كرده باشند يا از سوي دوستان طرد شده باشيم، ذهن به صورت ناخودآگاه ميل به ماندن در همان وضعيت قبلي دارد. بنابراين هميشه با اين تفكر، حال بدي خواهيم داشت، اما يك ذهن فعال و پويا، سناريوي زندگي را تغيير مي دهد. گذشته هر چه بوده تمام شده است. از اين به بعد شما مي توانيد زندگي جديدي را شروع كنيد. به اين ترتيب مي توانيد در زمان «حال» زندگي كنيد. محصولات زخم بستر گذشته تمام شده است و آينده با برنامه ريزي شما در اكنون، تغيير خواهدكرد. حس هاي ناخوشايندتان را بنويسيد. تك تك آنها را بررسي كنيد. اگر براي رفع آنها راه درستي پيدا كرديد كه خب، اگر نه، بايد از روان شناس براي حل اين مساله كمك گرفت.

متخصص حال بد كيست؟
طرح واره ها، الگوهاي فكري پايدار و قوي است كه در ذهن ما شكل گرفته و به شدت در ذهن پايدار شده و مسوول ايجاد افكار ناخوشايند و حال بد هستند. اين الگوها از زمان تولد تا 7 سالگي در ذهن شكل گرفته و نگاه ما به زندگي را تعيين مي كنند. به اين مثال دقت كنيد.
شما در گذشته، تجربه بدي از تنها ماندن در مدرسه داشته ايد و همكلاسي ها شما را در گروه راه نمي دادند. اين مساله حس «طردشدن» را در شما ايجاد كرده است. ترس از رخ دادن دوباره اين اتفاق باعث مي شود شما به هيچ جمعي وارد نشده يا با ورود به هر جمعي با همان حس رفتار كنيد كه مبادا شما را طرد كنند. اين طرح واره، «ترس از طرد شدن» همواره با شماست تا زماني كه تغيير اساسي در افكارتان ايجاد كنيد. اين تغيير يا به وسيله خود شما، با تمركز و شناخت اين فكر ميسر شده يا اين كه با كمك مشاور قابل حل است. اين افكار ثابت يا همان طرح واره ها در حيطه هاي مختلف زندگي ديده مي شوند. براي مثال به اين موارد نيز مي توان اشاره كرد:

1. فرد هميشه تصور مي كند نيازهاي هيجاني او توسط افراد مهم زندگي ناديده گرفته مي شود.
2. او هميشه مورد سوءاستفاده و آسيب ديگران قرار گرفته و ديگران افرادي متقلب و دروغگو هستند.
3. او فردي حقير و بي ارزش بوده و بودن يا نبودن او اثري ندارد.

واكنش ما به طرح واره ها چيست؟
معمولا افراد به سه گونه با اين افكار بنيادين و ناخوشايند رو به رو مي شوند:
جبران افراطي: اگر فردي حس مي كند وجود او ارزشي ندارد، اصرار دارد با رفتار و گفتارش خودش را فردي ارزشمند معرفي كند.
اجتناب از طرح واره: اگر فردي به شدت نگران طرد شدن است، اصلا وارد جمع نشده و با ديگران دوستي برقرار نمي كند.
تسليم: پذيرش شرايط و زندگي با حال و افكار بد.

واكنش سالم
روش سالم و درست براي درمان و رفع طرح واره هاي اشتباه در ذهن، بررسي و شناخت آنها، اجازه دادن به خود براي تجربه واقعيت ها و در نهايت كمك گرفتن از مشاور براي درمان اين حس هاي ناخوشايند است. من، خودم مسوول هستم. اگر مروري روي نكاتي كه تا اينجا گفته شد داشته باشيد، خواهيد ديد كه سهم «خود ما» در ايجاد حالت هاي دروني مان بيش از هر عامل ديگري است. يك زن، مادر يا دختر با توجه به همه استرس هايي كه دارد، مي تواند با شناخت خودش با توجه به راهكارهاي ارايه شده، حال خوب را تجربه كنيد.

مسووليت را به عهده بگيريد
شايد اين توصيه را شنيده باشيد كه: «هر فرد بايد مسووليت رفتار يا كارش را در ارتباط دو يا چند نفره به عهده بگيرد.» اين چه مفهومي دارد؟ در يك ارتباط دونفره، هر يك از طرفين سهم و مسووليتي را دارا هستند. اولا قرار نيست كه شما همه مسووليت را به عهده گرفته و خوب و بد ماجرا را به تنهايي به دوش بكشيد و دوما اين كه بعد از پذيرش مسووليت بايد به اين مساله فكر كنيد كه در اشتباه ها و يا موفقيت ها چه قدر سهم داشته ايد. درواقع مهم است كه فرد به شكل كاملا بالغانه وارد ارتباط شده و عاقلانه تصميم گيري كند. اين نكته يادتان باشد كه مسووليت پذيري به معني به دوش كشيدن بار گناهان، شكست ها، حرف ها و نحوه پانسمان هارتمن حديث ها، و غم و غصه به تنهايي نيست. بلكه به معني پذيرش اتفاقات و تلاش براي تغيير شرايط از وضعيت نامطلوب به وضعيت مناسب و مطلوب است.

منبع: برترين ها



منبع

تظرات ارسال شده