- نویسنده : عيسي قاسمي
- بازدید : 416 مشاهده
ميكردم، فكر كنيد كه تكرار كارها را خستهكننده ميكند، ذهن را كند ميكند و لذت زندگي را از بين ميبرد. بايد اعتراف كنم هنوز هم گاهياوقات دربرابر روال شدن بعضي كارها مقاومت ميكنم.
به گزارش ، ممكن است شما هم همانطور كه من قبلاً تصور ميكردم، فكر كنيد كه تكرار كارها را خستهكننده ميكند، ذهن را كند ميكند و لذت زندگي را از بين ميبرد. بايد اعتراف كنم هنوز هم گاهياوقات دربرابر روال شدن بعضي كارها مقاومت ميكنم.ولي موضوع اين است كه تكرار يك بخش اساسي از قوانين زندگي است.تصور كنيد جاذبه تصميم ميگرفت كمي به كار خود تنوع بدهد چون از روال كار هر روزهش خسته شده است، مطمئناً اصلاً اتفاق خوبي براي ما نميافتاد، يا به زمين ميچسبيديم يا در هوا معلق ميشديم.
با هر نفسي كه ميكشيم، هر ضربان قلبمان و هر طلوع خورشيد زندگي خودش را تكرار ميكند. وقتي امور عادي زندگي بهصورت موقت قطع ميشوند (مثل زمان زلزله، سونامي و غيره) به اين دليل است كه طبيعت ميخواهد تعادل خود را بازسازي كند.خودِ قيمت پماد زخم بستر ما هم موجودات عادت و تكراريم. غذاهاي تكراري ميخوريم، كارهاي تكراري انجام ميدهيم و با آدمهاي تكراري نشست و برخاست ميكنيم. فعاليتهاي تكراري انجام ميدهيم و بعد حوصلهمان سر ميرود.تكرار از اين جهت بدنام شده كه درمقابل تنوع و غافلگيري قرار ميگيرد. تكرار حاشيهي امني برايمان فراهم ميكند كه اسيرمان ميكند؛ درواقع زندانبانمان ميشود.اين يك نوع ديدگاه نسبت به تكرار است. ولي تكرار هم مثل خيلي چيزهاي ديگر در زندگي خنثي است. با انتخابهامان ميتوانيم معناي آن را تغيير دهيم.
تكرار فعاليتي است كه ميتوان از آن هم استفاده كرد و هم سوءاستفاده.تكرار ايجاد عادت ميكند – عادتهاي خوب و عادتهاي بد.تكرار سرچشمهي مهارت و تسلط است.تكرار باورهايي ايجاد ميكند كه هم ميتواند به ما قدرت دهد و هم ضعيفمان كند.تكرار ميتواند بهترين دوستمان يا بدترين دشمنمان باشد.ميتوانيم روي جنبهي خستهكننده و مخرب تكرار تمركز كنيم يا از آن بيشترين فايده را ببريم.
ولي چطور ميتوانيم تكرار را براي خودمان لذتبخش كنيم؟
ميخواهيد كار جديدي را شروع كنيد ولي بهخاطر ترس از تكرار هيجانتان را براي آن از دست دادهايد؟ايجا به پنج راهكار اشاره ميكنيم كه به شما براي لذتبخش كردن تكرارها كمك ميكند.
۱. چسب بخيه انگيزهي احساسي ايجاد كنيد.
به كار گرفتن احساسات مثبت وقتي كار به مراحل يكنواخت ميرسد خيلي بهتان انگيزه ميدهد.وقتي ميخواهيد يك مهارت جديد ياد بگيريد، بايد براي خودتان هيجان ايجاد كنيد. آن را وارد روياها و آرزوهاتان كنيد. با احساساتي عميق موفقيتتان را تجسم كنيد تا انگيزهتان بالا رود.فرض كنيد ميخواهيد زبان اسپانيايي ياد بگيريد. هنرپيشه يا خوانندهي اسپانيايي موردعلاقهتان را معلم خودتان تصور كنيد. ببينيد چقدر حرف زدن با او ميتواند برايتان لذتبخش باشد!
۲. كمكم شروع كنيد.
بعضي پروژهها به نظر سختتر از بقيه ميرسند. ياد گرفتن آن مهارت و آشنا شدن با اصطلاحات مربوط به آن نياز به تلاش فراوان دارد.
مثلاً يادگيري آهنگسازي را در نظر بگيريد با استفاده از تمام تكنولوژيهاي موجود – انواع و اقسام برنامههاي نرمافزاري، نمونهها، سازها، بعلاوهي اصولي مثل تئوري موسيقي يا حتا يادگيري نواختن يك ساز. وقتي به كلِ ماجرا فكر كنيد هيچچيز ياد نميگيريد.ولي ميتوانيد با يكي از آنها شروع كنيد. مثلاً يادگيري يك برنامهي كامپيوتري را شروع كنيد و قدم به قدم پيش رويد. هر كار را تا زماني كه با آن آشنا شديد جلو ببريد و بعد كار ديگري را شروع كنيد.با هر قدم درك بهتري نسبت به كلِ ماجرا پيدا خواهيد كرد. قطره فروزومال اين كمكتان ميكند بهتر تصميم بگيريد كه وقتي زمان مناسبش رسيد قدم بعديتان چه باشد.
۳. بازهي زماني مشخص نكنيد.
وقتي انتظار داريد نتيجهي كارتان را ببينيد براي خودتان چارچوب زماني مشخص نكنيد. وقتي كار جديدي را شروع ميمنيد مطمئناً زمان زيادي را بايد با آن سر و كله بزنيد.به جاي اينكه خودتان را مجبور كنيد طبق يك برنامهي زماني از پيش تعيينشده جلو برويد، بهتر است روي تمرينتان تمركز كنيد و وقتي خودتان راحت بوديد قدم بعدي را برداريد.
۴. روي عمل تمركز كنيد نه نتيجه.
وقتي كار جديدي را شروع ميكنيد، با خودتان فكر ميكنيد كه حرفهاي شدن در آن كار چه حسي ميتواند داشته باشد. ولي واقعيت اين است كه استاد شدن در يك مهارت تازه زماني بسيار زياد (حداقل ۱۰،۰۰۰ ساعت) و تكرارهاي فراوان ميخواهد.پس روي بهترين شدن در آن مهارت تمركز نكنيد. به تمرين و پيشرفتتان توجه كنيد. آيا امروز بهتر از ديروز بودهايد؟ همين برايتان انگيزه ميآورد.
۵. فعالانه درگير شويد.
خودتان را عميقاً در آن تجربه درگير كنيد. بايد با كاري كه ميكنيد يكي شويد. آن را زندگي كنيد، آن را نفس بكشيد، لمسش كنيد، آن بو كنيد و بچشيد. اين بالاترين لذتي است كه هركس ميتواند در زندگي داشته باشد. مثل يك بچه بازي كنيد و ياد پزشكي كودكان بگيريد، ز غوغاي جهان فارغ.درمورد مثال يادگيري زبان اسپانيايي، مكالمهاي با همان سوپراستار محبوبتان داشته باشيد. اگر هنوز هم نميتوانيد كلمهاي را تلفظ كنيد، آن راب لند تكرار كنيد و بخنديد. يكبار ديگر آن را در لغتنامه چك كنيد و دوباره سعي كنيد.
نبايدها
اينجا به كارهايي اشاره ميكنيم كه معمولاً بهصورت ناخودآگاه انجام ميدهيد و باعث ميشوند از فعاليتهاي تكراري خسته شويد. اگر ميخواهيد از تكرارها لذت ببريد:
– آن عمل را به وظيفهاي كه حتماً بايد انجام دهيد تبديل نكنيد. يادتان باشد اين كار را ميخواهيد به انتخاب خودتان انجام دهيد.
– درمقابل كاري كه ميخواهيد بكنيد مقاومت نكنيد. درعوض به آيندهي آن نگاه كنيد، مطمئناً موفق خواهيد شد.
– كار امروز را به فردا نيندازيد. به خودتان متعهد باشيد.
– نگذاريد ترديد و ترس فلجتان كند. احساساتتان را تشخيص داده و به راهتان ادامه دهيد. يادتان باشد هيچوقت خيلي دير يا خيلي زود نيست. آمادگيتان هم هيچوقت خيلي زياد يا خيلي كم نيست.
– به خودتان نق نزنيد. خيلي خوب است كه دلايلي را كه ميخواستيد اين كار را شروع كنيد به خودتان يادآور شويد. خودتان را بهخاطر خطاها و وقفهها ببخشيد و به جلو حركت كنيد.
تكرار براي رشد شما ضروري است. تكرار دوستي فوقالعاده درمان سوختگي با آب جوش است. از همراهيش لذت ببريد و بگذاريد به شما براي رسيدن به خواستهها و هدفهاتان كمك كند.
منبع: مردمان
منبع