- نویسنده : عيسي قاسمي
- بازدید : 283 مشاهده
اعتياد به غذا چيست و چه علائمي دارد؟
اعتياد به غذا
نوعي اعتياد رفتاري است كه باعث ميشود فرد توانايي كنترل رفتارهاي خوردن خود را از دست داده و عليرغم پيامدهاي منفي مانند افزايش وزن، نتواند پرخوري خود را متوقف كند.
دكتر زخم| سرويس روانشناسي - آيا فكر ميكنيد معتاد به غذا هستيد؟ مطمئنا همه ما تجربه كردهايم كه گاهي نميتوانيم جلوي خودمان را براي خوردن يك نان خامهاي بيشتر يا يك بسته چيپس سيب زميني بگيريم. اگر مثلا طرفدار تنقلات و شيرينيجات هستيد، ميدانيد چقدر اشتياق براي خوردن غذاهاي ممنوعه ميتواند نيرومند باشد و اگر نتوانيد رفتار خود را كنترل كرده و شروع به خوردن كنيد بعد از آن احساس گناه خواهيد كرد.
اما آيا غذا ميتواند مانند يك دارو شما را به خود وابسته كند؟ آيا اگر با وجود اضافه وزن و تنها براي لذتي زودگذر مدام غذاهاي پركالري و ناسالم مصرف كنيد ميتوان گفت شما يك معتاد هستيد؟ در اين مقاله با تعريف كاملتري از اعتياد به غذا، علائم آن و اينكه چقدر با اعتياد به مواد مخدر يكسان است آشنا خواهيد شد.
در اين مطلب ميخوانيد:
در اين مطلب ميخوانيد:
- تعريف اعتياد به غذا
- علائم اعتياد به غذا
- كمك به معتادان به غذا
- آيا اعتياد به غذا يك اعتياد واقعي است؟
تعريف اعتياد به غذا
اين ايده كه انسان ميتواند به مواد غذايي معتاد شود، اخيرا طرفداران بيشتري پيدا كرده است، اگرچه هنوز هم شواهد قطعي كافي وجود ندارد. اما تصويربرداري از مغز سوپرازورب پي و مطالعات ديگر تاثير پرخوري اجباري بر روي مراكز لذت در مغز را نشان ميدهد. آزمايشاتي كه بر روي حيوانات و انسانها انجام شده نيز حاكي از اين است كه مواد غذايي ميتواند مناطقي از مغز را فعال كند كه با لذت و پاداش مرتبط است و توسط داروهاي اعتياد آور مانند كوكائين و هروئين نيز فعال ميشوند. اين قبيل غذاها سرشار هستند از:
- قند
- چربي
- نمك
غذاهاي بسيار لذيذ مانند داروهاي اعتياد آور، باعث ايجاد مواد شيميايي مانند دوپامين در مغز ميشوند كه احساسات خوب ايجاد ميكنند. هنگامي كه فرد لذت ناشي از افزايش انتقال دوپامين در مغز را تجربه كند، به سرعت براي خوردن دوباره احساس نياز ميكند.
اين سيگنالهاي پاداش كه در اثر خوردن غذاهاي بسيار لذيذ به وجود ميآيند ممكن است باعث شوند ساير سيگنالهاي ديگر مانند نشانههاي سيري ناديده گرفته شود. در نتيجه، شخص با اينكه گرسنه نيست تمايل به خوردن دارد.
اين سيگنالهاي پاداش كه در اثر خوردن غذاهاي بسيار لذيذ به وجود ميآيند ممكن است باعث شوند ساير سيگنالهاي ديگر مانند نشانههاي سيري ناديده گرفته شود. در نتيجه، شخص با اينكه گرسنه نيست تمايل به خوردن دارد.
در واقع پرخوري اجباري نوعي اعتياد رفتاري است؛ به اين معني كه فرد درگير رفتاري ميشود كه در او لذت زيادي ايجاد ميكند (مانند غذا خوردن، قمار يا خريد). افراد معتاد به غذا، توانايي كنترل رفتارهاي خوردن خود را از دست داده و زمان زيادي را به غذا و پرخوري اختصاص ميدهند.
افرادي كه علائم اعتياد به غذا را نشان ميدهند احتمالا نوعي مقاومت غذايي مشابه مقاومت دارويي را نيز تجربه ميكنند. به اين صورت كه بايد براي به دست آوردن لذت و رضايت قبلي بيشتر و بيشتر غذا بخورند.
دانشمندان معتقدند كه اعتياد به مواد غذايي ميتواند نقش مهمي در چاقي داشته باشد. اما افراد با وزن معمولي نيز ممكن است معتاد به غذا باشند. بدن اين افراد احتمالا از نظر ژنتيكي به شكلي برنامهريزي شده است كه بيش از ديگران كالري ميسوزاند يا شايد براي جبران پرخوري خود فعاليت جسمي بيشتري انجام ميدهند.
افرادي كه به مواد غذايي معتاد هستند، عليرغم پانسمان زخم حفره اي پيامدهاي منفي مانند افزايش وزن يا مشكلاتي كه در روابطشان ممكن است ايجاد شود، باز هم به خوردن غذا ادامه خواهند داد؛ و مانند افرادي كه به مواد مخدر يا قمار معتاد هستند، حتي اگر تلاش كنند باز هم نميتوانند رفتار مشكل ساز خود را متوقف كنند.
علائم اعتياد به غذا
محققان براي شناسايي افراد معتاد به غذا پرسشنامهاي تهيه كردهاند. در اينجا نمونهاي از سؤالات اين پرسشنامه وجود دارد كه ميتواند به شما كمك كند تا علائم اعتياد به غذا را بهتر بشناسيد. ببينيد آيا اين رفتارها در مورد شما صدق ميكند؟
- وقتي شروع به خوردن برخي غذاها ميكنيد، بيشتر از زماني كه براي غذا خوردن اختصاص داده بوديد، وقت صرف ميكنيد.
- حتي هنگامي كه گرسنه نيستيد، باز هم به خوردن غذاهاي خاصي ادامه ميدهيد.
- تا جايي كه احساس ناراحتي كنيد، غذا ميخوريد.
- از اينكه نتوانيد غذاي خاصي را بخوريد يا وقتي نوع خاصي از خوراكي در حال تمام شدن است، احساس نگراني خواهيد كرد.
- براي به دست آوردن يك غذاي خاص، مسير اصلي خود را تغيير ميدهيد.
اين پرسشنامه همچنين سوالاتي در مورد تأثير رابطه شما با غذا بر زندگي شخصيتان دارد، از جمله اينكه:
- شما اغلب وقت خود را به جاي كار، گذراندن وقت با خانواده يا تفريح كردن به خوردن يك سري غذاهاي خاص اختصاص ميدهيد.
- ممكن است از موقعيتهاي حرفهاي يا اجتماعي خاص به دليل ترس از پرخوري و وجود مواد غذايي خاص، اجتناب كنيد.
- غذا و پرخوري عملكرد مفيد شما در مدرسه يا كار را مختل كرده است.
در اين پرسشنامه همچنين سوالاتي در مورد علائم ترك وجود دارد. علائم روانشناختي كه با عدم مصرف غذاهاي خاص (به استثناي نوشيدنيهاي كافئين دار) در فرد ظاهر ميشود. از قبيل:
- اضطراب
- تحريك
- ساير سوپرازورب سي علائم جسمي
اين پرسشنامه همچنين تأثير تصميمات مرتبط با غذا را بر احساسات شما را ارزيابي ميكند.
- خوردن غذا باعث بروز مشكلاتي از قبيل افسردگي، اضطراب، تنفر از خود يا احساس گناه در شما ميشود.
- براي كاهش احساسات منفي يا افزايش لذت، مجبوريد بيشتر و بيشتر غذا بخوريد.
- خوردن همان مقدار غذا مانند قبل احساسات منفي شما را كاهش نداده و به اندازه گذشته لذت ايجاد نميكند.
كمك به معتادان به غذا
علم هنوز در تلاش است تا براي درمان اعتياد به غذا به روشهاي جديدي دست يابد. برخي معتقدند كه بهبودي از اعتياد به مواد غذايي، پيچيدهتر از بهبودي ساير اعتيادهاست. به عنوان مثال، فردي كه اعتياد به الكل دارد، نهايتا بايد از نوشيدن مشروبات الكي خودداري كند، اما هر انساني نياز به غذا دارد و فرد معتاد به غذا نميتواند ديگر غذا نخورد.
متخصصين تغذيه، روانشناسان يا پزشكان متخصص در اين زمينه ميتوانند به شكستن چرخه پرخوري اجباري در فرد مبتلا به اعتياد به غذا كمك كنند.
متخصصين تغذيه، روانشناسان يا پزشكان متخصص در اين زمينه ميتوانند به شكستن چرخه پرخوري اجباري در فرد مبتلا به اعتياد به غذا كمك كنند.
آيا اعتياد به غذا يك اعتياد واقعي است؟
همان طور كه اشاره شد برخي از دانشمندان ميگويند پرخوري هله هوله يا فست فود، برنامهريزي مغز را به گونهاي تغيير ميدهد كه فرد توانايي مقاومت در برابر خوردن اين غذاها را از دست ميدهد، حتي با اينكه ميداند مصرف زياد اين خوراكيها تأثير منفي بر سلامتي او داشته و به بروز بيماري هاي قلبي، ديابت و ساير بيماريهاي مزمن پزشكي كمك ميكند. حال اگر اين رفتار را با رفتار كسي كه دچار سوء مصرف مواد است مقايسه كنيد ممكن است شباهتهايي هم پيدا كنيد مانند:
- احساس محروميت يا خماري در صورت عدم مصرف نوع خاصي از غذا
- تلاش كردن براي اجتناب از نوعي غذا
- مصرف مداوم غذاهاي ناسالم
- و...
برخي از اين صفات شبيه به لوهمن روشه شخصي است كه مبتلا به سوء مصرف مواد است.
محققان همچنين نشان دادهاند كه غذاهاي پر كالري، شيرين و چرب ميتوانند باعث ايجاد تغيير در ساختار و مدار مغز شوند و بسياري از مناطق مغز كه درگير مصرف مواد مخدر ميشوند به طريق مشابه با مصرف برخي از غذاهاي پر كربوهيدرات و پرچرب و به ويژه غذاهاي تركيبي (سرشار از كربوهيدرات و چربي) تغيير ميكنند.
با اين وجود، بسياري از كارشناسان معادل بودن عادت به پرخوري، حتي رفتارهاي غيرقابل كنترل مرتبط با غذا را معادل با اعتياد به مواد مخدر (يا الكل) نميدانند. از نظر آنان هوس شديد براي مصرف بعضي از غذاها ممكن است با سائقهاي زيست شناختي مرتبط باشد و با تمايل غيرقابل كنترل افراد دچار اختلال سوء مصرف مواد به مواد مخدر، متفاوت است.
اين متخصصان لذت موجود در مصرف مواد غذايي را با ناهنجاريهاي عصبي يا بيولوژيكي مرتبط با سوء مصرف مواد متفاوت ميدانند. از نظر آنها، تمايل به خوردن بيشتر يك مشكل در تكانشگري و خود تنظيمي است. آنها تاييد ميكنند كه اعتياد به مواد غذايي از بعضي جهات شبيه به اعتياد به مواد است، اما هيچ مدرك محكم و قانع كننده براي اثبات اين ادعا كه تاثير غذا بر مكانيسم عمل مغز مانند مواد اعتياد آور است، وجود ندارد.
سخن آخر
ميتوان گفت بسياري از مباحث مربوط به مفهوم اعتياد به مواد غذايي، بيشتر يك جور تعريف شخصي از اعتياد است. در واقع اصطلاح «اعتياد به غذا» ميتواند احساسات و نگرانيها و به طور بالقوه نياز شما به كمك را توصيف كند.
هنوز به طور كامل با اين سوالات كه «آيا اعتياد به غذا نوعي اختلال در خوردن مانند پرخوري عصبي است؟ يك رفتار اجباري است؟ يا قابل مقايسه با اعتياد به مواد مخدر است؟» به طور كامل پاسخ پانسمان هيدروكلوئيد كامفيل داده نشده است و تحقيقات در مورد شباهتها و اختلافات بين اعتياد به غذا و اعتياد به مواد مخدر براي دستيابي به شواهدي قويتر ادامه دارد.
هنوز به طور كامل با اين سوالات كه «آيا اعتياد به غذا نوعي اختلال در خوردن مانند پرخوري عصبي است؟ يك رفتار اجباري است؟ يا قابل مقايسه با اعتياد به مواد مخدر است؟» به طور كامل پاسخ پانسمان هيدروكلوئيد كامفيل داده نشده است و تحقيقات در مورد شباهتها و اختلافات بين اعتياد به غذا و اعتياد به مواد مخدر براي دستيابي به شواهدي قويتر ادامه دارد.
برگرفته از: psychologytoday ، webmd