- نویسنده : عيسي قاسمي
- بازدید : 235 مشاهده
در نگاه ديگران ضعيف به نظر برسيم و احتمال زياد احساساتمان را ناديده ميگيريم و در نهايت سركوبشان ميكنيم. اين نگاه به احساسات ممكن است در نهايت منجر به افسردگي ما شود.
به گزارش : ابراز احساسات كار سادهاي نيست، چرا كه هميشه در جامعه مورد تشويق قرار نميگيرد. بسياري از مردم احساساتي را با خودشان حمل ميكنند و هر روز از خودشان ميپرسند: «چرا انقدر ناراحت هستم؟» هميشه ميترسيم برچسبي به ما زده شود و اين ننگ، باعث ميشود در مورد افسردگي، رنجها، غم و اندوهمان حرفي به ديگران نزنيم. ما نميخواهيم در نگاه ديگران ضعيف به نظر برسيم و احتمال زياد احساساتمان را ناديده ميگيريم و در نهايت سركوبشان ميكنيم. اين نگاه به احساسات ممكن است در نهايت منجر به افسردگي ما شود.
تفاوت غم و افسردگي
افسردگي ممكن است منجر به بيحسي، اندوه شديد و سنگين شود كه نميتوانيم به راحتي با آن مقابله كنيم. ممكن است شما از همه مهارت هاي خود براي گذر از غم و اندوه استفاده محصولات مدي هاني كنيد ولي در افسردگي ناتوان هستيد تا خودتان به تنهايي مسئله را حل كنيد.
به طور معمول، غم و اندوه زودگذر هستند و اتفاقي باعث آن ميشود. ميآيد و ميرود، در حالي كه افسردگي براي مدت طولاني با ما ميماند و شايد هفتهها و ماهها طول بكشد. درست در جايي كه حس ميكنيم در حفرهاي هستيم و ترس درخواست داشتن كمك از ديگران داريم.
احساساتي كه در غم و اندوه ميچشيم
وقتي غمگين و اندوهگين هستيم، ممكن است دچار سردرگمي شويد: «از اينجا كجا بروم؟ بعدش چه؟ چه چيزي ارزش دارد كه انجامش دهم؟» وقتي احساس ناراحتي ميكنيم، احساس تنهايي هم به ما غلبه ميكند. احساس گم شدن ميكنيد. اينها احساسات مشتركي هستند كه بين غم و افسردگي مشترك هستند. اما مدت زمان غم طولي نميكشد و به درازا نميكشد. براي كمك به حال و روز افسردگي بهتر است از متخصص كمك بگيريد.
اما ۹ دليل احتمالي براي غم و اندوه وجود دارد كه نبايد آن را ناديده بگيريم:
۱. عدم وجود پشتيبان: زماني كه ما احساس ميكنيم بايد قهرمان خودمان باشيم و بايد از ديگران مراقبت كنيم. وقتي چنين شرايطي وجود داشته باشد، غم و اندوه ما زياد ميشود. در اين حالت افرادي را پيدا كنيد عسل پزشكي كه به آنها اعتماد داريد. در اين دوره ميتوانيد با اتكا به خانواده و دوستان، احساس كنيد تنها نيستيد. احساس غم و اندوه يك ضعف نيست و ديگران ميتوانند به شما كمك كنند.
۲. عدم توانايي برقراري ارتباط براي نيازهاي خود: غم و اندوه يك روزه به وجود نميآيد. ما انتظار داريم ديگران ذهن ما را بخوانند. ما به ديگران فرصت نميدهيم كه با ماي واقعي آشنا شوند. زيرا ما از رد شدن ميترسيم. براي برقراري اين ارتباط، ليستي از ارزشها و اهداف خود بنويسيد. سپس از ديگران كمك بخواهيد. بگذاريد ديگران ليست شما را ببينند و انتخاب كنند كه چگونه ميتوانند به شما كمك كنند.
۳. از دست دادن هويت: هويت ما زماني كه ميخواهيم مردم در مورد ما فكر كنند، پيچيده ميشود. به جاي مخفي شدن در غم و اندوه، احساسات خود را به اشتراك بگذاريد. وقتي ماسك ميزنيد، نميتوانيد معتبر باشيد و در اين حالت نيازهاي زندگي خودتان را برآورده نميكنيد. در اين حالت شما يخ ميزنيد و نسبت به رنج ديگران بيحس ميشويد و خود را در انزوا قرار ميدهيد. اين ماسك به نحوي است كه ديگران را از درد شما دور كند اما در دراز مدت كارايي ندارد و اين ماسك شكسته خواهد شد. تظاهر كردن به بسياري از چيزها پماد عسل خارجي شما را از هويت واقعي خودتان دور ميكند.
۴. سختي: مردم براي همه چيز راهحلهايي دارند. بزرگترين پاسخي كه ميتوانيد به خوتان بدهيد اين است كه به غم و انديشه خودتان احترام بگذاريد و نگذاريد تحت كنترل و سلطه آن درآييد. شما از سختيها درس ميگيريد. براي تحمل درد و رنج، خودتان را حفظ كنيد و بهبود بخشيد. با خودتان مهربان باشيد كه بهترين راه رفع غم و اندوه است.
۵. گفتگوي دروني منفي: شما ارزش همه چيز را داريد. متاسفانه در حالت غم و اندوه، شما فكر ميكنيد كه كمارزش هستيد. اما زماني كه شروع به داشتن ديدگاه مثبت نسبت به خودتان ميكنيد، شما خودتان را شايسته و مثبتتر ميبينيد. احساس ميكنيد كه شايسته شاد بودن هستيد.
۶. احساس عدم توانايي: در حالاتي كه غمگين هستيد و بحرانزده، احساس كمبود نيرو ميكنيد. شما تجربههاي ناعادلانهاي داشتيد. هيچ سيستم حمايتي نداشتيد. در شرايطي كه مشكلات زيادي به شما حملهور شدهاند، احساس ناتواني ميكنيد و يكي از دلايل ناراحتي و اندوه شما همين شرايط است.
۷. عدم تمركز: شما ممكن است زندگي خوبي داشته باشيد اما نميدانيد راه بعدي شما چيست. تا حدي سرگردان مدي هاني 405 ميشويد كه تمركز خود را از دست ميدهيد و خودتان را در آينه نميشناسيد. راهكار جدي در اين شرايط اين است كه انتخاب كنيد. طرز فكر شما همه چيزي است كه اهميت دارد. دوباره در اين نقطه هم متخصصان گفتگوي دروني مثبت را پيشنهاد ميدهند كه تمركز شما را بيشتر ميكند.
۸. سركوب احساسات در مورد «تغيير» در خود: فقر، درد و بيعدالتي؛ مسائلي كه خارج از توان شخصي ما هستند و ممكن است احساس كنيم كه ما در شرايط فعلي نميتوانيم كاري كنيم. اما بايد تلاش كنيم. ميتوانيد بجنگيد يا متوقف شويد. به جاي سرزنش، ببينيد چه كاري ميتوانيد انجام دهيد. همه چيز فوراً تغيير نخواهد كرد اما ميتوانيم تغيير ايجاد كنيم.
۹. افسردگي: اگر اين احساسات كه در مورد آن نوشتيم شما را رها نميكند، دروناً با خودتان درگيريد، احساس غيرمفيدي داريد و شرايطي داريد كه در مورد آن توضيح داديم گريبان شما را گرفته است، ممكن است دليل آن افسردگي باشد. غم و اندوه ماندگار و احساس پوچ و خالي داشتن، نشانگر افسردگي است. آمادگي داشته باشيد و نزد متخصص برويد و به خودتان براي درمان زمان بدهيد.
سخن آخر
اطرافيان هميشه فرد در بحران را به سادگي تشخيص نميدهند. ژل مدي هاني آنها گفتگوي دروني شما را نميبينند. صحبتهاي منفي شما را نميشنوند ولي شما را دوست دارند. غالب افراد وقتي صحبت از غم و اندوه است، سكوت ميكنند. شما تنها نيستيد و بدانيد تا به افسردگي مبتلا نشدهايد و براي كمك به اقدامات اضافي نياز نداريد، در مورد آن با دوستان و خانواده خودتان حرف بزنيد.
منبع: ايرنا
منبع